گروماش و سناریوس
کسب در آمد از فیس نما
لینک بده پول پارو کن
تبلیغات
تبلیغات
تبلیغات

  

گروماش و سناریوس
دسته بندی : آموزش,,
  • بازدید : (1044)
 
بعد از مهاجرت اورک ها به قاره کالیمدور و یکپارچه شدن هورد، ترال به دلیل عدم توانایی در کنترل گرام هل اسکریم او و قبیله وارسانگ را به یک ماموریت فرعی فرستاد : ساختن محلی برای فرماندهی هورد و خانه جدید اورک ها.
گرام همراه با قبیله اش به جنگل اشنویل در شمال کالیمدور رفتند تا از منابع آنجا برای ساخت مقر هورد استفاده کنند. اما اندکی نگذشت که فهمیدند که آنجا تنها نیستند.
آنها هنگام بریدن درخت ها و نابودی جنگل توسط نایت الف ها غافلگیر شده و نبرد نابرابری را آغاز کردند…
هل اسکریم، سرخورده و خشمگین از تصمیم ترال با وجود تعداد کمتر و شرایط نامطلوب برای نبرد، تمام نیرو های مهاجم را عقب راند و درخت های باستانی نایت الف ها را در کنار درختان اشنویل تبدیل به الوار برای هورد کرد. نگهبانان نایت الف را به  قتل رساند و به درون جنگل پیشروی کرد…
سناریوس نیمه خدا، خشمگین از قتل عام موجودات جنگل و نایت الف ها خود به میدان نبرد شتافت و رهبری الف ها را به دست گرفت. وارسانگ که اکنون با سناریوس و یاران وی نیز درحال مبارزه بود در خطر نابودی قرار داشت. اما این قبیله هرگز شکست نخورده و تسلیم نشده بود. جادوگران و شمن ها خبر وجود یک نیرو عجیب را درون جنگل به گرام دادند و او معتقد بود میشود با این نیرو بر حریف چیره شد… یک چشمه آلوده به خون منراث، یکی از فرماندهان قدرتمند لژیون سوزان، که امیدوار بود با فریب دادن ارک ها دوباره بتواند از آنها استفاده کند.
گرام و قبیله اش به سمت این منبع عقب نشینی کردند و راه خود را به سوی نیرو باز کردند. یک چشمه با حسی آشنا! این همان نیرویی بود که آنها در درانور به آن رسیده بودند. آن نفرین شیطانی.
برخلاف عقیده قبیله اش و آموزش های ترال، هل اسکریم بار دیگر پیش قدم شد تا این نیروی ناپاک را بدست آورد و از این چشمه نوشید و سایر قبیله را نیز مجبور به این کار کرد. احساس جنون و قدرت دوباره درون آنها پدیدار شد و با جانی تازه به سوی نبرد شتافتند.
آنها همانند طوفانی بر سر دشمن فرود آمدند و نبرد تبدیل به یک قتل عام کامل شد.
سناریوس به گرام رسید. و نبرد این دو آغاز شد. گرام به سوی سناریوس حمله ور شد و گورهال را بر روی گردن او فرود آرود.
نیمه خدا مرده زیر پای گرام نفس آخر را کشید و چشمانش را بست
گرام فریادی سر داد گفت : ما موفق شدیم! وارسانگ شکست ناپذیر است!
شادی پیروزی تا زمان رسیدن منراث ادامه داشت و آنها با یک احساس آشنای دیگر روبرو شدند. بردگی زیر سلطه لژیون سوزان…


برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب
آخرین نظرات ثبت شده برای این مطلب را در زیر می بینید: برای دیدن نظرات بیشتر این پست روی شماره صفحه مورد نظر در زیر کلیک کنید:
بخش نظرات برای پاسخ به سوالات و یا اظهار نظرات و حمایت های شما در مورد مطلب جاری است.
پس به همین دلیل ازتون ممنون میشیم که سوالات غیرمرتبط با این مطلب را در انجمن های سایت مطرح کنید . در بخش نظرات فقط سوالات مرتبط با مطلب پاسخ داده خواهد شد .
شما نیز نظری برای این مطلب ارسال نمایید:
نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: